دیوانه ها!!قسمت 28 ام....تقدیم به آقای HGWXX/7
قسمت 28 ام.....
کاری از دکتر آژیدهاک....
یا چگونه یک گفت و گوی تلفنی به (...) ختم شد؟!؟!
با حضور افتخاری:دکتر آژیدهاک!!
این گفت و گو با کمال افتخار تقدیم می شود به آقای HGWXX/7
-الو؟!
-ممد بدو...
-چی شده داداش رضا؟
-بدو که دعوا شده....بدو...
-دعوا؟!؟!کی با کی؟!؟! دارن می زننت؟!؟!نامرد ا چند نفر به یکی....راست میگید بیاید تک به تک بزنیم......بذار برم قفل فرمونو بیارم....
-بابا چرا هول میشی؟!؟!من که با کسی دعوام نشده...
-آهان گفتم ها....تو آدم با شعور و با فرهنگی بودی....دعوا نمی کردی...منم آدم با شعور و با فرهنگیم ...دعوا نمی کنم...
-بلی...اون قفل فرمونو قرار بود پدر بزرگ مرضیه دستجردی الان بیاره؟!؟تو می خواستی بیاری دیگه...
-کی من؟!؟!من و قفل فرمون>!؟!؟من ماشین ندارم....حالا قفل فرمون داشته باشم؟!؟!کلی وام و قرض و قوله گرفتم تا یه موتور تونستم بگیرم...
-مگه موتور خریدی ؟!؟
-آره...
-آخه گورخر بنفش..!!نگفتی که شیرینشو بپیچونی؟!؟!بدبخت گدا زاده؟!؟
-نه به خدا....شیرینی چی؟!چه کشکی...موتورو هنوز که تحویل نگرفتم.....یه هفته دیگه بهم میدن...
-مرتیکه کثیف!!! تو تا دیروز پول نداشتی 50000 تومان منو بدی؟!حالا رفتی موتور خریدی؟!؟!کلاه بردار شارلاتان (...) و.....عوضی ...همین پول های مردمو خوردی تونسیتی موتور بخری؟!؟!خاک بر سر بی عرضه ات.....بقیه پول های مردمو می خورند که برن یه پژو 504 بخرند....خاک تو سر کثیفت...
-بابا ما همین الان داشتیم بحث فرهنگی می کردیم مثلا ها..!!!ما قرار بود بشیم الگوی جوانان این مملکت...
-ها این فرهنگ که گفتی یعنی چه؟!
-هیچی ولش کن...اسم یه سینماست....
-مرتیکه بحثو عوض می کنی؟!؟!(.....)....بی فرهنگ!....پول منو بده....
-بابا رضا جون..تو هم مشکل داری ها..زنگ زدی بهم بگی دعوا شده این همه بحثو به حاشیه و فرهنگ و (...) کشوندی...
-آهان یادم اومد..ممد بدو...دعوا شده...
- دعوا؟!؟!کی با کی؟!؟! دارن می زننت؟!؟!نامرد ا چند نفر به یکی....راست میگید بیاید تک به تک بزنیم......بذار برم قفل فرمونو بیارم....
-اینا رو که یه بار گفتی.....سگ !میگم من دعوام نشده...
-کی با کی دهواش شده پس؟!
-جدس بزن...
- تو خونتون؟!/
-نه..
- تو خونشون؟!؟
-نه...
-تو خونمون؟!؟
-نه...
-تو روحت!
-نه...
-تو روح پدرت...
-نه....وایسا بینم؟!؟!مرتیکه (...)! چی داری میگی....به پدر مرحوم من چی کار داری!؟!تف تو ذات پدرت؟!؟
-تو به پدر مرحوم من چی کار داری؟!؟!
-خودت به پدر مرحوم من چی کار داری؟!؟
-تو اول شروع کردی...
-بس کن دیگه...یادته بابا قبل مرگش گفت انقدر با هم دعوا نکنیم؟!؟!
-آره...
-خب بس کن دیگه...هر بار زنگ می زنی همش داریم دعوا می کنمی..ناسلامتی داداشیم ها...
-من مخلصتم داداش...اصلا اون 50000 تومان فدای تار موی گندیدت.....این شا الله انقدر پول مردمو بخوری که بتونی علاوه بر 504 بتونی مدل بالاترشم بخری...اصلا 505 ام بگیری....506 ام بگیری...
-خب بسه..بامزه نشو....بی مزه..کاری نداری بری بمیری؟!؟!
-می خواستم بگم دعوا شده...اون جمله قبلی رو دوباره بگی ها می زنم اینجا.....
-باشه خب..کی با کی؟!
-حدس بزن...
-نادر و سیمین؟!؟!
-نه..دیوانه اون که فیلمه...
-محمود و اسفندیار؟!؟!
-نه...اون که بعدا فیلم میشه...
-رضا یزدانی و یغما گلرویی؟!؟!
-اونا که خیلی وقته دعواشون شده با هم.....یغما هم زد و رفت ایتالیا.....رضا هم برای اینکه تنها نباشه زنگ زد گفت مش رمضون از دهشون بیاد پیشش...
-پت و مت!!؟!؟!؟!؟!؟!؟!؟!
-نه..
-پس کی؟!/کشتی منو...
-دعوا شده تو ورزشگاه آزادی..
-ا؟!مگه بازی پرسپولیس استقلال چند هفته پیش نبود؟!
-خب چه ربطی داره؟!؟!
-خب همیشه اون موقع ها دعوا میشه دیگه...
-تو مثل اینکه خیلی پرتی ها.....دیگه سر اون بازی که دعوا نمیشه.....طرفدارهابا فرهنگ شدند....الان جدیدا تو بازی های دیگه دعوا شده...
-بازی کی با کی بود حالا؟!؟!
-پرسپولیس و استیل آذین..
-حالا سر چی دعوا شده؟!؟!باز دایی قاطی کرده؟!باز یکی با مشت زده تو صورت علی دایی؟!؟!باز طرفدارا فحش دادن به دایی؟!؟!باز زیر اب دایی رو زدند؟!؟!باز اون 700میلیون تومان علی دایی رو خوردند...باز..
-بس کن !!!چه گیری دادی به علی دایی...
-آخه همیشه در دعوا ها پای یک علی دایی در میان است..
-آره اتفاقا این دفعه هم تقصیر علی دایی بود...
-قشنگ تعریف کن..بگو ببینم چی شد؟!کی زد و کی خورد؟!؟!
-ببین بازی 1-1 بود...سوشا(دروازه بان استیل!) هی وقت کشی میکرد و خودش رو می انداخت رو زمین....دقیقه 93 توپو گرفت..همین جوری بیخودی...الکی..
-الکی؟!
-آره..
-الکی بگم جدا شیم...تو بگی که نمی تونم...من فقط...
-مردک جلف!!دارم حرف می زنم...
-ها!!!خواسم پرت شد....ببخشید بگو..
- داشتم می گفتم الکی خودشو انداخت رو زمین گفت ای وای.....ملت به دادم برسید...رباط پام پاره شده....مردم...بعد توپو بیخودی انداخت تو اوت...و خوابید رو زمین...
-بی تربیت!!
-چرا؟!؟!
-مرتیکه رو زمین خوابیده...جلو چشم اون همه تماشاگر...
-ها؟!؟!
-هیچی ولش کن...بعدش چی شد..
-خب دیگه...طبق قوانین فیر پلی!!...
-زیر دیپلم صحبت کن..
-راستی تو مگه دیپلمتو هنوز نگرفتی؟!؟!
-چرا بابا دکترامم گرفتم...اما اندازه یه دیپلمه هم نمی فهمم..حالا می گفتی..
-آهان...آره..همون بازی جوانمردانه...باید پرسپولیس توپو می داد به حریف....اما علی دایی یهو داد زد سپهر...
-یعنی منو صدا زد؟!؟!
-دیوانه تو که ممدی....
-نه رضا جان..من آژیدهاکم....صدام زدی اومدم ببینم چی میگی..
-ا؟!دکتر شمایی؟!؟!نه دکتر..شما راحت باش....برو استراحتتو بکن....شمارو همون دکتر صدا می کنم...
-اگه مشکلی هست به من بگید ها...آرامش در دیوانه خانه حرف اول رو می زنه...
-نه دکتر جون...شما تشریفتو ببر...
-خب بعد چی شد...
-ممد خودتی؟!؟!
-آره..
این دکتر دیونه رفت؟!؟!
-آره..
-داشتم می گفتم..دیگه..داد زد سپهر.حیدری رو میگم دکتر ها...!!نیای وسط مکالمه مون!..داشتم می گفتم علی دایی گفت: سپهر..بیا اوتو بنداز...سپهر اومد اوتو انداخت همون توپ رفت تو گل...
-خب..
-بعد هیچی دیگه..استیل آذینی ها ریختن سپهر رو زدن..بعد دعوا شد....علی دایی داد و بیداد کرد..سوشا گفت خدا هم اون بالا هست..دو نفر اخراج شدند...طرفدار ها علی دایی رو تشویق کردند....داور یه مورجه رو اون وسط زمین کشت...یک تماشاگرم با دست زد تو صورت مامور حراست ورزشگاه که الان اون مامور کور شده...یه چشم نداره..
-چرا شایعه درست می کنی؟!؟!بیخودی؟!؟!حالا الان چی شده...
-هیچی دیگه..بعد بازی سوشا گفت در بچگی الگوی ورزشیم علی دایی بود...الان دیگه الگو ندارم..علی دایی گفت خوب کردم..خیلی ببخشید البته ها....بازم از این کار ها می کنم..اصلا تیم ملی هم مال بابای منه....آقای حاج رضایی گفت با این کار ها فرهنگ ایران زیر سوال رفته...
-واقعا به خاطر 3 امتیاز آبروی خودمون رو بردیم..
-واقعا همش به خاطر 3 امتیاز بود ها....این بود اون آرمان ها و فرهنگ های ما؟!؟!
-به خاطر 3 امتیاز چه قدر زود چهره واقعی خودمون رو نشون دادیم...
-واقعا کجای دنیا می تونه چنین اتفاقی بیفته؟!به خاطر 3 امتیاز...
-بابا اینم یه بازی فوتباله و فقط 3 امتیاز داره....آدم که نباید شخصیت خودشو ببره زیر سوال...
-واقعا چرا فقط تو مملکت ما با اینهمه تاریخ و تمدن باید چنین اتفاقی بیفته؟!
-بسه دیگه...یاداین تبلیغ ها و برنامه های تلویزیون و اون پیام اخلاقی هاش افتادم!!میگم بازی چند شنبه بود؟!
-جمعه...
-مرتیکه(...)!!! تو می مردی زنگ بزنی بگی حیوون...بشین پای اون کوفتی بازی فوتبالو ببین...
-اصلا به تو چه؟!؟!کثافت کثیف؟!؟!ها؟!؟!شتر مرغ زاده...
-3 روزه دعوا شده(....)! بعد به من نمی گی...به خدا دست رو علی دایی بلند می شد می رفتم ورزشگاه رو صاف می کردم می اومدم...
-مگه کسی جرات داره دست رو علی بلند کنه....تا من اینجام...مث شیر..
-آره اونم توی ترسوی بدبخت...
-بدبخت خودتی بی فرهنگ کثیف...
-من بی فرهنگم؟!؟!خوبه دو روزه از دهاتتون پا شدی اومدی شهر نشین شدی ها...
-به من میگی دهاتی؟!؟!دهاتی عمته....پدرته...زنته...مرتیکه(...)!!
-صبر کن...صبر کن...اگه می خوای فحش بدی...صبر کن برنامه رو همین جا تموم کنیم...اخر شبه الان برای بچه ها بد آموزی داره...
-باشه پس کاری نداری..!؟!
-صبر کن جکمو بگم بعد برم...
-بگو...
-میگم بیژن پاکزادم مرد و این جنتی نمرد....ها ها ها ها ها ها...
-مرتیکه (...)! بینمک لوس......زرافه بال دار بد بخت(...)!!!
و این گفت و گو ی فرهنگی در همین مکان و همین زمان به پایان می رسد!..
پیشنهادات:
ببینید:فیلم "زندگی دیگران".....یک شاهکار آلمانی...برنده جایزه اسکار بهترین فیلم خارجی زبان در سال ۲۰۰۶..... آقای HGWXX/7 که این گفت و گو به او تقدیم شد نام مستعار شخصیت اصلی همین فیلم است...این فیلم را از دست ندهید..!
بشنوید:آلبوم جدید سهیل نفیسی..با نام چنگ و سرود....برای حمایت از این خواننده بسیار خوب کشور آلبوم را اوزیجینال خریدیاری کنید.....عرضه در کتابفروشی های معتبر ایران...
تا هفته آینده....امیدوار باشید و +!
+به دلیل اینکه دوستانی بخش نظرات این وب را با چت روم اشتباه گرفته اند از این به بعد بر خلاف میل باطنی نظرات تاییدی خواهند شد....و فقط نظرات انتخابی تایید می شوند!!
لازم به ذکر است که تایید نظرات انتخابی توسط متخصص معروف نظر شناسی(دکتر آژیدهاک) انجام می شود...
خوش باشید!
.jpg)


لطفا در مدت کوتاهی که در این دیوانه خانه هستید "انسانیت" را زیر پا گذاشته و قدم به دنیای "دیوانگان" بگذارید...