دیوانه ها!!!قسمت 18 ام...تقدیم به بر و بچه های تیم ملی ایران!!
18 امین قسمت...با کمال افتخار تقدیم می شود به روح بزرگ بر و بچه های تیم ملی ایران که عراق را شکست دادند!
این قسمت با کمک های شبانه روزی!! دوستی انجام شد که اگر این دوست نبود قطعا این قسمت هم نبود!!
تولد ۱۸ سالگی دوست خوبم ابله را با همزمان شدن قسمت ۱۸ ام! دیوانه ها تبریک می گوییم!
-الو؟!
-راهنمای شماره 206...بفرمایید...
-هه...ببخشید راهنمای پرشیا ندارید؟!آخه من 206 دوست ندارم!! ها ها ها!
-مرتیکه...!!118 رو مسخره می کنی؟!میگم جمعت کنند ها...
-شرمنده خواهر....یهویی تیکه اومد خودش....خواهر.. ببخشید شماره دایی رو می خواستم...
-من خواهر تو نیستم مرد گنده..
-ببخشید..شماره دایی رو میخواستم...
-مرتیکه زشت..!شماره داییتو می خوای برو از مادرت بگیر...ما رو مسخره می کنی؟!
-نه اشتباه شده..سوئتفاهم شده...شماره آقای علی دایی رو می خواستم...
-برای چی؟!
-هیچی می خواستم پیروزی مفتخرانه تیم ملی در برابر عراق رو بهشون تبریک بگم...و بگم ما مردم ایران همیشه حمایتشون می کنیم تا پای قهرمانی...حتی اگه قهرمان نشیم..حتی اگه از گروهمون نیایم بالا هم علی دایی تو قلب ماست..یه ایرانه و یه دایی...همون که می کنه با خدا لابی..
-به ایشون چه ربطی داره؟!
-شما مثل اینکه پرتی ها...اهل فوتبال نیسیتی...ایشون سر مربی تیم ملی اند دیگه...
-احمق زاده!!مربی تیم ملی که الان افشین قطبیه...
-کی؟!
-افشین قطبی..
-یعنی چی؟!یعنی علی دایی مربی تیم ملی نیست؟!
-نه...
-کی عوض شد؟!
-کسی عوض نشده..
-نه...این "کی" به معنی چه زمانی است!(یاد آوری قسمت قبل!)
-آهان...یه دو سالی میشه...تقریبا....
-ا ا ا...نا مردا...2 ساله علی دایی رو عوض کردن و به کسی نگفتن...
-نه داداش...شما خیلی پرتی...همه هم فهمیدن...
-حالا این بچه جغله جدیده کی هست؟!
-کی؟!
-همین دو قطبیه...
-افشین قطبی..امپراطور ایرانی هاست...خیلی هم آدم خوبیه...قول داده بعد 35 سال ایران رو قهرمان کنه...
-ها ها ها!زهی خیال باطل..وقتی علی دایی نتونسته ایران رو قهرمان کنه اینا چه امیدی دارند؟!
-شما دست از سر کچل این علی دایی برنمیداری؟!
-علی دایی..به این پرمویی..کجاش کچله؟!
-باشه ببخشید.من غلط کردم.....آقا شما دیگه کاری نداری؟!
-شماره همین یارو قطبیه رو به من بده..خواهر...
-برای چی؟!
- هیچی می خواستم پیروزی مفتخرانه تیم ملی در برابر عراق رو بهشون تبریک بگم...و بگم ما مردم ایران همیشه حمایتشون می کنیم تا پای قهرمانی...حتی اگه قهرمان نشیم..حتی اگه از گروهمون نیایم بالا افشین قطبی تو قلب ماست...همیشه جزو امپراطوراست...یه قلب داره عین شیر...حتی اکه قول بده و بزنه زیر!(به رعایت قافیه!)
-خوشم میاد تا 5 دقیقه پیش مربی تیم ملی رو نمی دونستی کیه...حالا شدی طرفدارش...
-شما طرفشی؟!
-طرف کی؟!
-طرف قطبی...
-برای من فقط و فقط موفقیت تیم ملی مهمه...چه با قطبی .چه با مایلی کلنگ..
-پس شما هم از اون دسته آدم هایی هستید که عرق ملی دارید ...
-بلی..
-پس شما هم از اون دسته آدمایی هستید که وطنتون رو خیلی دوست دارید...
-بلی...
-پس شما هم از اون دسته آدمایی هستید که به خاطر وطنتون جون میدید؟!خون میدید؟! و ..
-بلی...
-پس شما هم از اون دسته آدم هایی هستید که به هم وطنتون و به خاطر هم وطنتون حاضرید جونتون رو فدا کنید؟!
-بلی...
-پس شما هم از اون دسته آدم هایی هستید که به هم وطنتون عشق می ورزید؟!
-بلی...
-خانم من این عرق و وطن پرستی شما رو تحسین می کنم...می تونم برای آشنایی بیشتر شماره شما رو داشته باشم؟!
-بلی حتما..یاداشت کنید...
-بفرمایید...
0912..
-ای پولدار مایه دار...0912...
-118.
-اوه اوه اوه...چه مایه داره...دو تا شماره اولش با 1 شروع میشه...بعدش؟!...
-همین...
-همین؟!یعنی چی؟!
-شما بزن118 0912 منو میده بهت...
-تو رو میده بهم؟!
-بلی..
-آخی..پس من با پدر و مادر تماس می گیرم دیگه...
-من گفته باشم...من از اون خانم هایی نیستم که ندیده و نشنیده جواب بلی به کسی بدم ها...
-خب باشه با پدر و مادر تشریف میارم...
-حالا که اصرار می کنی قبول میکنم فقط می مونه مسئله مهریه...
-بلی...مسئله شیرین مهریه...چند سکه می خواید؟!
-سکه؟!سکه به چه دردم می خوره؟؟مهریه من به مناسبت سال تولدم که 1361 ه 118 لیتر می باشد...
-الان اون 61 چه ربطی به این 118 داشت؟!
-تو بی شعوری..نمی فهمی...متولد 1361 رو گفتم که تبلیغ تئاتر جدید پیام دهکردی که در تماشاخانه ایرانشهر با بازی پگاه آهنگرانی و ستاره پسیانی هست بشه!...
-آهان!
-118 لیتر بنزین...بلی..
-خانم به خدا..تو کارت ما 113 لیتر بیشتر بنزین نیست..قبول نمی کنی؟!
-نه خیر...
-خانم 5 لیتره همش...
-5 لیترم تو این دوره زمونه 5 لیتره... ..می دونی.یعنی چی؟!
-حالا نمی..
-نه..نمیشه..
-اصلا من نمی فهمم...مهریه رو کی داده و کی گرفته...
-ما می گیریم...مهریه منو نمی دی نه؟!
-نه..
-نه..الان خططو که دادم کنترل کردن می فهمی..
-برو هر کاری میخوای بکن...
-می افتی زندان بعدش پدرتم نمیارن..باید همون تو خود کشی کنی...بمیری...
-اتفاقا الان خود کشی مده..بیچاره تو ترشیده میشی..تا آخر عمر باید راهنمای 206 بمونی...ارتقا هم پیدا نکنی ..405 ای پرشیایی چیزی بشی..بدبخت می مونی....موهاتو میکنی...دیونه میشی..آخرشم از دیونه خونه شماره 5 سر در میاری...
-من الان اونجام..دیونه خونم...
-امکان نداره..اونجا که بخش زنونه نداره...
-چرا جدیدا زنونه مردونه شده...زوج و فردم شده....شماره زوج رو دادن زن ها...فرد رو دادن به مرد ها...
-شما اتاق چندی؟!
-118
-پس بگو..این جریان 118 رو!!! خوشبتم منم شماره 113 هستم.
-پس بگو جریان 113 رو...
-بلی..حالا قبول می کنی عزیزم؟>!
-118 تا؟!
-نه دیگه 113 تا...
-118...
-113...
-118...
113..
و این گفت و گو به سبک فیلم آتش بس! به همین صورت ادامه دارد....
پ.ن:پیروزی تیم ملی ایران...ریزش برف از آسمان.... رسیدن سری جدید قهوه تلخ در ایران! و اکران شدن فیلم جدید کوئن برادران!(برای حفظ قافیه!) به تمامی دیوانگان محترم تبریک گفته می شود!
لطفا در مدت کوتاهی که در این دیوانه خانه هستید "انسانیت" را زیر پا گذاشته و قدم به دنیای "دیوانگان" بگذارید...